جدول جو
جدول جو

معنی سامان شدن - جستجوی لغت در جدول جو

سامان شدن
(چَ / چُو اُ دَ)
اسباب مهیا شدن. وسایل فراهم آمدن. ممکن شدن:
هر چه کردم تا ببینم روی او سامان نشد
کار چون من عاشقی هرگزکجا سامان گرفت ؟
سوزنی
لغت نامه دهخدا
سامان شدن
درست شدن کار
تصویری از سامان شدن
تصویر سامان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
سامان شدن
((شُ دَ))
درست شدن کار
تصویری از سامان شدن
تصویر سامان شدن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از داماد شدن
تصویر داماد شدن
زن گرفتن، عروسی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پامال شدن
تصویر پامال شدن
لگدکوب شدن، زیر پا له شدن، پی سپر شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سامان دادن
تصویر سامان دادن
نظم و ترتیب دادن و آراستن، سر و صورت دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پامال شدن
تصویر پامال شدن
زیر پا له شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامان دادن
تصویر سامان دادن
نظم دادن ترتیب دادن آراستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیماب شدن
تصویر سیماب شدن
بی قرار شدن، گریختن ناپدید گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرمان شدن
تصویر فرمان شدن
صادر شدن فرمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مامون شدن
تصویر مامون شدن
در پناه بودن در زنهار بودن در زنهار بودن، امن شدن
فرهنگ لغت هوشیار
بدین اسلام در آمدن اسلام پذیرفتن: از خدا بترسید ومسلمان شوید که شما میدانید که من راست میگویم
فرهنگ لغت هوشیار
بناله درآمدن: من بهر جمعیتی نالان شدم جفت بدحالان و خوشحالان شدم. (مثنوی. نیک. 3: 1)، مریض شدن رنجورگشتن: (چون ازبقلان (بغلان) بنده برفت سوی بلخ نالان شدو مدتی ببلخ بماند} {دهم ماه محرم خواجه احمدحسن نالان شدنالانی سخت قوی. {مریض و رنجور و بیمار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هامون شدن
تصویر هامون شدن
هموار شدن مسطح گشتن، پست گردیدن گود شدن، خراب شدن ویران شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پامال شدن
تصویر پامال شدن
((شُ دَ))
پایمال شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیماب شدن
تصویر سیماب شدن
((شُ دَ))
بی قرار شدن، گریختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
Cement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از داماد شدن
تصویر داماد شدن
Groom
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از داماد شدن
تصویر داماد شدن
préparer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
цементировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از داماد شدن
تصویر داماد شدن
pflegen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
zementieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از داماد شدن
تصویر داماد شدن
доглядати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
цементувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از داماد شدن
تصویر داماد شدن
pielęgnować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
cementować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از داماد شدن
تصویر داماد شدن
ухаживать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
水泥
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
cimentar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از داماد شدن
تصویر داماد شدن
preparar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از داماد شدن
تصویر داماد شدن
preparare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
cementare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از داماد شدن
تصویر داماد شدن
preparar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
cementar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از داماد شدن
تصویر داماد شدن
打扮
دیکشنری فارسی به چینی